خسرو ابراهیمی که از استان خراسان جنوبی است ودر شهرستان قاین در روستا سرمستی زندگی می کند از کودکی دنبال مار گیری بوده است ومار های مانندکپچه وبور اشتری و....را میگیرد.درسطح استان شاید کمتر نفری را ببینیم که این مارگیر معرف را نشناسد واو با پیری اش هنوز هم مانند مردان جوان به دنبال فعالیت های کشاورزی ودامداری ومارگیری است وبه اصطلاح ما روستای ها روغن زردی است واو چهار پسر دارد که نام هایشان فرامرز،علی برات،رضا،یوسف است .ازمیان پسران او فرامرزدنبال حرفه مارگیری رفته است.وحال داستان مارگیری فرامرز را بیان میکنم: فرامرز مارگیری را از پدر آموخته و سالهاست، کنار او در صید مار فعال است نیز گفت: مردم داستانهای وحشتناکی از مارها شنیدهاند و طبعاً از آنها وحشت دارند، به محض روبرو شدن و دیدن مار دست و پایشان را گم میکنند یا با چوب و سنگ به آن حملهور میشوند یا سراسیمه فرار را بر قرار ترجیح میدهند که ممکن است مار دیگری را لگدمال کنند و کار دست خودشان بدهند در حالی که مارها نسبتاً جانورانی مفید و بیآزار هستند و تنها انواع بسیار محدود و انگشت شماری از آنها خوی تهاجمی دارند اکثریت اگر آزاری نبینند یا کسی آنها را تحریک به مقابله نکند آزاری نمیرسانند و بیشتر گزشهای آنها جنبه دفاع دارد یعنی ممکن است انسان یا حیوان هنگام عبور از روی علفزار یا کشت و زرعی یا تخته سنگی بیتوجه پا روی بدن ماری بگذارد و مار نیز وحشت زده عکسالعمل نشان دهد.
فرامرز ابراهیمی همچنین گفت باید دانست که تعداد کمی از مارها دارای سمی کشنده هستند ولی در هرحال، درصورت بروز چنین واقعهای باید بالای محل گزش را محکم بست و با چاک دادن محل نیش مار سعی شود حتی المقدور سم وارده را خارج سازند و در صورت امکان سریعاً سرم ضد مار تزریق کنند به علاوه چون مارگزیده شدیداً دچار وحشت و اضطراب میشود رساندن سریع مار گزیده به یک مرکز پزشکی هم برای رفع اثر خطرناک سم و هم از نظر عوارض جانبی آن و هم از نظر ایجاد آرامش روانی مار گزیده بسیار مفید است.
برترین ها: در زندگی همه ما دوستانی
وجود دارند که دوستشان داریم، اوقات زیادی را با آنها می گذرانیم و با آنها درددل و
همفکری می کنیم. اما گاهی این روابط دوستانه با چالش مواجه شده وارد مراحلی می شوند
که به کاهش صمیمیت یا حتی پایان دوستی منجر می شود.
مسلما وقتی رابطه ای
دوستانه، که زمانی برایمان اهمیت داشته است، به سردی می گراید یا به پایان می رسد،
اندوهگین و ناراحت می شویم. اما نکاتی وجود دارد که به ما کمک می کنند تا به گونه
ای بهتر و موثر تر با از این رویداد جلوگیری کنیم، یا با آن کنار بیاییم.
از شنبه مورخه ۱۴ بهمن این جشنواره افتتاح شده است ودر تاریخ پنجشنبه ۱۹بهمن به اختتامیه می رسد. در این جشنواره از تمامی عشایرسراسر ایران آمده اند.در این نمایشگاه ،از استان خراسان جنوبی از عشایر بهلولی روستای گرماب آمده اند که هرکدام در بخش های مختلف ای هنر خود را نشان می دهند ودر این جا دارد که از صمیم قلب از طرف خودم واهالی روستای گرماب وسرمستی وتمامی استان خراسان جنوبی یکی یکی از زحماتشان تشکر کنم.در بخش رقص محلی آقایان حاج ابوالفضل احمدی،صادق نادی،تیمور محمدی ،سجاد حسین احمدی ،جواد پریرو ،موسی روحی ودر بخش هنرهای دستی آقایان علی عباسپور نادی ،علی اسدی ودر بخش های فرهنگی آقایان میرزا محمدی،کربلایی رمضان عباسپور،تیمور محمدی ،محمد ابراهیمی ودر بخش تهیه سوغاتی ها از خواهران گرامی تشکر کامل را داشته باشم.در جلسه های که تاکنون با مسئولان عشایر استان خراسان جنوبی در محل برگزاری نمایشگاه داشتیم در موردمشکلات آبگرم وکمک به ساخت حسینه وکم کاستی های جوانان در زمینه ورزشی نبود سالن ورزشی و در موردکوچک بودن مدرسه راهنمایی و ایجاد دبیرستان در روستا بحث وگفت وگو شدوقرار شد که در قبل یا بعد از عید سفری به روستا گرماب داشته باشند واز نزدیک با کم وکاستی های اهالی این روستا راببینند ،تا برای این کم وکاستی ها راه حل ارائه دهند وبه اجرا در آورند.
پروردگارا، به ما توفیق فرمانبرداری، دوری از گناه و نافرمانی، پاکی نیّت و شناخت ارزش ها عنایت کن. ما را به هدایت و پایداری در راه حق گرامی دار؛ زبان های ما را به راست گویی و شایسته گویی گویا ساز؛ دل هایمان را از علم و معرفت لبریز کن؛ شکم های ما را از آلوده شدن به حرام و شبهه بپیرای؛ دست های ما را از ستم باز دار، چشم های ما را از گناه و خیانت و گوش های ما را از شنیدن سخنان بیهوده و غیبت نگاه دار. به دانشمندان ما، بی رغبتی به دنیا و خیرخواهی، به دانش آموزان ما، کوشش و شوق و رغبت و به شنوندگان ما، پیروی و پندپذیری، و به بیماران مسلمانان، شفا و آسایش و به درگذشتگانشان، رحمت و رأفت و به پیران ما، وقار و متانت و به جوانان ما، توفیق توبه و بازگشت و به بانوان ما، آزرم و عفت عطا بفرما.
سال ۳۶۵ روز است در حالی که:
۱- در سال ۵۲ جمعه داریم و میدانید که جمعه ها فقط برای استراحت است به این ترتیب ۳۱۳ روز باقی میماند.
۲- حداقل ۵۰ روز مربوط به تعطیلات تابستانی است که به دلیل گرمای هوامطالعه ی دقیق برای یک فرد نرمال مشکل است. بنابراین۲۶۳ روز دیگرباقیمیماند.
۳- در هر روز ۸ ساعت خواب برای بدن لازم است که جمعا”۱۲۲ روز میشود. بنابراین ۱۴۱ روز باقی میماند.
۴- اما سلامتی جسم و روح روزانه ۱ ساعت تفریح را میطلبد که جمعا”۱۵ روز میشود. پس ۱۲۶ در روز باقی میماند.
۵- طبیعتا ”۲ ساعت در روز برای خوردن غذا لازم است که در کل ۳۰ روز میشود. پس ۹۶ روز باقی میماند.
۶- ۱ ساعت در روز برای گفتگو و تبادل افکار به صورت تلفنی لازم است. چراکه انسان موجودی اجتماعی است. این خود ۱۵ روز است. پس ۸۱ روز باقی میماند.
۷- روزهای امتحان ۳۵ روز از سال را به خود اختصاص میدهند. پس ۴۶ روز باقی میماند.
۸- تعطیلات نوروز و اعیاد مختلف دست کم ۳۰ روز در سال هستند. پس ۱۶ روز باقی میماند.
۹- در سال شما ۱۰ روز را به بازی میگذرانید. پس ۶ روز باقی میماند.
۱۰- در سال حداقل ۳ روز به بیماری طی میشود و ۳ روز دیگر باقی است .
۱۱- سینما رفتن و سایر امور شخصی هم ۲ روز را در بر میگیرند. پس ۱ روز باقی می ماند.
۱۲- یک روز باقی مانده همان روز تولد شماست. چگونه می توان در آن روز درس خواند؟
ما هنوز منتظریم آقا!!
شاید این جمعه بیایی،، شاید.
دلم شکسته ، دلم را نمی خری آقا!؟
مرا به صحن بهشتت نمی
بری آقا!؟
اگر چه غرق گناهم ولی خبر دارم
تو آبروی کسی را نمی بری
آقا
چقدر خوبی و دل رحم و مهربان ، عاشق
و در دقایق عمرم شناوری آقا
همیشه
از حرمت بوی مهر می آید
شبیه باغ پر از گل معطری آقا
تمام دفتر شعرم فدای
چشمانت
که از تمام غزلهام بهتری آقا
ولی بدون تو این شعر ها چه
دلتنگند
بدون نام تو اصلا چه دفتری آقا
در اوج بی کسی ام در خیال من
هستی
تویی که یارترین یارو یاوری آقا