سلام آقای مهربانم: یعنی میشود روزی قبل از آنکه همدمم خاک شود و مرا بر گور
نهند مولایم را ببینم آقاجان اگر چه من منتظر
خوبی نیستم ولی در این دنیای غریب دلم را دلخوش دیدار تو کرده ام و گر نه مرا با
این خاک غریب کاری نیست اکنون با این قلب
سنگی ام که لبریز از گناه است دوستدار تویی شده ام که دلت از گناه من خونین و
غمدیده است بیا و مرا سرباز خود کن و قلب
سنگی ام را لطافت ببخش زودتر از آن که دیر شود زیرا که نیستی با کسی تعارف ندارد
آقا جان دلم شکسته است و
شکسته را جز طبیب به هم نتواند ببندد ... بیا...بیا...بیا...